Document Type : Research Paper
Author
Department of Economics, Mofid University, Qom, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Article Title [Persian]
Author [Persian]
روایت مسلط در اقتصاد که تحت سیطره انگاره «تراژدی منابع مشترک» قرار دارد، مداخله دولت یا خصوصیسازی را تنها راهحل معضلات عمل جمعی میداند. در مقابل، آثار الینور اوستروم با مستندسازی حکمرانی پایدار منابع مشترک از طریق رویکرد چندمرکزی، چالشی بنیادین ایجاد کرده است. این مقاله با عبور از نگاه تقلیلی به اوستروم به مثابه استثنایی تجربی در اقتصاد جریان اصلی، و با ارائه خوانشی هترودوکس، کار او را در قالب «تلفیقی منسجم از پراگماتیسم و نهادگرایی» بازسازی میکند. در این مقاله استدلال میشود که روش اوستروم بر منطق «فرضیهآزمایی» و «خطاپذیری» چارلز سندرس پیرس استوار است و تعهدات هنجاری او با «دموکراسی تجربی» و «یادگیری مبتنی بر عمل» جان دیویی همسو است. با قرار دادن این چارچوب در سنت نهادگرایی کلاسیک (وبلن، کامنز، میچل) و مقایسه آن با نهادگرایی نوین (ویلیامسون، نورث، کوز)، نشان داده میشود که تحلیل او از حکمرانی چندمرکزی نه یک اصلاحیه جزیی، که یک پارادایم بدیل بهشمار میآید. بازخوانی تطبیقی مطالعات موردی شاخص او — از سامانههای آبیاری نپال و جنگلهای سوئیس تا شیلات ترکیه — نشان میدهد که چگونه «دانش بومی»، «قاعدهگذاری مشارکتی» و «اصلاح تدریجی» به عنوان مکانیزمهایی برای کاهش هزینههای مبادله و ساختن نهادهای تابآور عمل میکنند. این مقاله، با ترسیم برنامهای پژوهشی و سیاستی برای عرصههای نوینی چون حکمرانی اقلیمی، فضای دیجیتال و مدیریت شهری، نتیجه میگیرد که خوانش پراگماتیستی‑نهادی از اوستروم، نه تنها یک اصلاحکننده، بلکه بدیلی کاربردی و بادوام در برابر مدلهای دولتمحور و بازار‑محور ارائه میدهد؛ بدیلی که کثرتگرایی، کارایی تطبیقی و مشروعیت دموکراتیک را در کانون خود قرار میدهد.
Keywords [Persian]