مقاله پژوهشی
اقتصاد انرژی
حشمت اله عسگری؛ علی مریدیان
چکیده
اقتصاد ایران همواره با افزایش دائمی در کسری بودجه مواجه بوده است که این مساله مانع توانایی این اقتصاد برای دستیابی به رشد اقتصادی فراگیر شده و از سوی دیگر همواره با بیثباتی در بخش خارجی(کسری تراز تجاری) روبرو است. برای تحقق ثبات در اقتصاد و رشد اقتصادی پایدار و در عینحال فراگیر، این دو کسری، یعنی کسری بودجه و کسری تجاری، باید ...
بیشتر
اقتصاد ایران همواره با افزایش دائمی در کسری بودجه مواجه بوده است که این مساله مانع توانایی این اقتصاد برای دستیابی به رشد اقتصادی فراگیر شده و از سوی دیگر همواره با بیثباتی در بخش خارجی(کسری تراز تجاری) روبرو است. برای تحقق ثبات در اقتصاد و رشد اقتصادی پایدار و در عینحال فراگیر، این دو کسری، یعنی کسری بودجه و کسری تجاری، باید با دقت کنترل شوند. در این مقاله با کمک رویکرد پنجره غلتان راهانداز(بوت استرپ)، به تحلیل رابطه علیت پویا بین کسری بودجه و کسری تجاری در ایران طی سالهای 1397-1344 پرداخته شده است. با در نظر گرفتن شکافهای ساختاری، منشأ و خاتمه هر دوره علیت بررسی میگردد. نتایج مقاله نشان میدهد که طی سالهای 1360-1366 کسری بودجه تأثیر مثبتی بر کسری تجاری داشته است که با نتایج مدل موندل-فلمینگ مطابقت دارد، در حالی که طی دورههای 1354-1356 و 1377-1378 و 1384-1392 به دلیل کنار گذاشتن کسری تجاری تأثیر منفی داشت که این امر به دلیل نبود بازارهای مالی سازمان یافته یا کمتر سازمان یافته در کشور برای تامین مالی بودجه دولت میباشد. همچنین نتایج نشان میدهد که کسری تجاری در دوره 1370-1371 تأثیر مثبت و معنادار و در دورههای 1355-1354، 1364-1360، 1369-1368، 1385- 1384 و 1390-1388 تاثیر منفی و معنیداری بر کسری بودجه دولت گذاشته است. این بدان معنی است که دولت ایران نمیتواند از سیاست مالی برای تنظیم عدم تعادل بخش خارجی خود استفاده کند.
مقاله پژوهشی
اقتصاد سنجی
ندا اسماعیلی؛ مریم ایهامی
چکیده
هدف این مقاله بررسی وجود اطلاعات نامتقارن در بازار سهام ایران و تأثیر آن بر بازده مورد انتظار سبدمالی با استفاده از ابزار اندازهگیری احتمال حجم-همگام شدهی معاملهی آگاهانه (VPIN) است. برای این منظور از دادههای واقعی 40 شرکت در بورس اوراق بهادار تهران (TSE) در بازه زمانی 1 فروردین 1397 تا 29 اسفند 1398 استفاده کردیم. نتایج نشاندهنده وجود ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی وجود اطلاعات نامتقارن در بازار سهام ایران و تأثیر آن بر بازده مورد انتظار سبدمالی با استفاده از ابزار اندازهگیری احتمال حجم-همگام شدهی معاملهی آگاهانه (VPIN) است. برای این منظور از دادههای واقعی 40 شرکت در بورس اوراق بهادار تهران (TSE) در بازه زمانی 1 فروردین 1397 تا 29 اسفند 1398 استفاده کردیم. نتایج نشاندهنده وجود سطوح سمیت متوسط در سفارشات سهام این 40 شرکت منتخب در بازه زمانی مورد بررسی است. از آنجایی که اطلاعات نامتقارن برای سرمایهگذاران ریسک به همراه دارد, از اینرو ممکن است آنها برای معامله داراییهای با ریسک اطلاعات نامتقارن حق بیمه درخواست کنند. به عبارت دیگر بازارسازان ممکن است ریسک اطلاعات نامتقارن را در قیمتگذاری داراییها بگنجانند. برای بررسی این موضوع، تأثیر ریسک اطلاعات نامتقارن را بر بازده سهام با افزودن یک عامل مرتبط با سطح سمیت سفارشها به مدلهای قیمتگذاری دارایی 3، 4 و 5 عاملی مورد ارزیابی قرار دادیم. با توجه به یافتههای این پژوهش، تأیید میکنیم که بازار سهام ایران ریسک اطلاعات نامتقارن را در بازه زمانی 1 فروردین 1397 تا 29 اسفند 1398 قیمتگذاری کرده است. بنابراین، در نظر گرفتن عامل ریسک اطلاعاتی علاوه بر ترکیبی از عواملی مانند بازار، اندازه، سودآوری و سرمایه گذاری برای به دست آوردن موثرترین توضیح برای بازده سبدهای مالی ضروری است.
مقاله پژوهشی
اقتصاد پولی
اشکان مکی پور؛ احمد صلاح منش؛ ابراهیم انواری؛ لیلا رشنوادی
چکیده
در سالهای اخیر با گسترش نهادهای مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری، مؤسسات مالی و اعتباری غیربانکی و صندوقهای تأمین مالی، بخشی در اقتصاد ایران شکل گرفته است که به موازات بخش بانکداری استاندارد، وظایف خود را انجام میدهد. به عنوان بانکداری سایه شکلگیری چنین ساختاری در اقتصاد را میتوان بخشی از سازوکار انتقال پولی دانست و بر ...
بیشتر
در سالهای اخیر با گسترش نهادهای مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری، مؤسسات مالی و اعتباری غیربانکی و صندوقهای تأمین مالی، بخشی در اقتصاد ایران شکل گرفته است که به موازات بخش بانکداری استاندارد، وظایف خود را انجام میدهد. به عنوان بانکداری سایه شکلگیری چنین ساختاری در اقتصاد را میتوان بخشی از سازوکار انتقال پولی دانست و بر متغیرهای کلان اقتصادی اثرگذار بود. این مطالعه نشان می دهد که بانکداری سایه در ایران به سرعت در حال رشد است و به دلیل عدم فعالیت در چارچوب مقررات بانک مرکزی می تواند اثربخشی سیاست های پولی را کاهش دهد. در این تحقیق به منظور مدل سازی بخش بانکداری سایه، از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا (DSGE) با در نظر گرفتن بخش های مختلف اقتصاد طی دوره زمانی 2010-2019 استفاده شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که تأثیر بخش بانکداری سایه بر متغیرهای کلان اقتصادی مشابه تأثیر بخش بانکداری استاندارد است که نشاندهنده تأثیر آن بر اقتصاد ایران است. همچنین، شبیهسازی شوکهای مربوط به نرخهای بهره نشان میدهد که تحولات نرخ بهره در بخش بانکداری سایه عملکردی مشابه مکانیسم انتقال پولی مرسوم در بخش بانکداری استاندارد دارد. بنابراین، تحولات این بخش می تواند به طور قابل توجهی بر جهت گیری متغیرهای اقتصادی در آینده تأثیر بگذارد
مقاله پژوهشی
سایر موارد مرتیط
مصطفی شمس الدینی؛ حسین نورانی
چکیده
قیمت یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی عملکرد شرکتها در بازار اوراق بهادار است؛ هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عدم اطمینان و عدم تقارن اطلاعات به عنوان متغیرهای اصلی اثرگذار بر نوسان قیمت سهام در رابطهی بین قیمت ذاتی و قیمت بازاری سهام شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1392 تا 1401 است. در این مطالعه سعی شده تا با مدلسازی ...
بیشتر
قیمت یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی عملکرد شرکتها در بازار اوراق بهادار است؛ هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عدم اطمینان و عدم تقارن اطلاعات به عنوان متغیرهای اصلی اثرگذار بر نوسان قیمت سهام در رابطهی بین قیمت ذاتی و قیمت بازاری سهام شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1392 تا 1401 است. در این مطالعه سعی شده تا با مدلسازی رابطه قیمت ذاتی و قیمت بازاری سهام تحت شرایط وجود عدم اطمینان و عدم تقارن اطلاعات، رابطه قیمت سهام با متغیرهای مذکور در شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گیرد. یافتهها نشان میدهد که عدم تقارن اطلاعات بر رابطه قیمت ذاتی-بازاریِ سهام شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر مثبت و معنیدار دارد؛ همچنین متغیرهای مرتبط با عملکرد شرکت و شرایط اقتصادی بر قیمت سهام شرکتها تأثیر معنیدار دارد؛ درآمد هر سهم، بازده انتظاری به ریسک و نرخ رشد اقتصادی اثر مثبت و اهرم مالی، نرخ تورم و نرخ ارز اثر منفی بر قیمت سهام شرکتهای مورد بررسی دارد. به طور کلی، این مطالعه تاکید میکند که عدم قطعیت، اطلاعات نامتقارن، عوامل خاص شرکت و عوامل اقتصادی نقشی اساسی در توضیح نوسانات قیمت سهام دارند و چارچوبی ارزشمند برای درک رفتار بازار در زمینه اقتصادهای نوظهور ارائه میدهند. از منظر عملی، این یافتهها بر ضرورت افزایش شفافیت و کیفیت اطلاعات توسط سیاستگذاران و تنظیمکنندههای بازار تاکید میکند و در نتیجه اطلاعات نامتقارن را کاهش میدهد و اعتماد سرمایهگذاران را تقویت میکند.
مقاله پژوهشی
اقتصاد پولی
زهره اسکندری پور؛ مرضیه اسفندیاری؛ نظر دهمرده؛ محمدحسن فطرس
چکیده
نقش و اهمیت سیستم بانکی به عنوان منبع اولیه تامین مالی برای کسب و کارها, بررسی عوامل موثر بر سودآوری این بخش را ضروری می سازد. از این رو در این پژوهش با استفاده از مدل تعادل عمومی قابلمحاسبه بازگشتی (RDCGE) ) به بررسی تاثیر شوک نرخ ارز, قیمت نفت خام, شاخص کل قیمت سهام و بودجه دولت بر سودآوری سیستم بانکی ایران میپردازد.. برای این منظور از ...
بیشتر
نقش و اهمیت سیستم بانکی به عنوان منبع اولیه تامین مالی برای کسب و کارها, بررسی عوامل موثر بر سودآوری این بخش را ضروری می سازد. از این رو در این پژوهش با استفاده از مدل تعادل عمومی قابلمحاسبه بازگشتی (RDCGE) ) به بررسی تاثیر شوک نرخ ارز, قیمت نفت خام, شاخص کل قیمت سهام و بودجه دولت بر سودآوری سیستم بانکی ایران میپردازد.. برای این منظور از ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال ۲۰۱۱ و جدول داده - ستانده سال ۲۰۱۶ استفاده شد . برای تجزیه و تحلیل دوازده سناریو طراحی و پاسخ سودآوری سیستم بانکی در پاسخ به شوکهای ۲, 5 و ۱۰ درصد در نرخ ارز، قیمت نفت خام، شاخص قیمت سهام و بودجه دولت ارزیابی میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که نرخ ارز و قیمت نفت خام بر سودآوری سیستم بانکی تاثیر منفی دارند, در حالی که شاخص کل قیمت سهام و بودجه دولت اثرات مثبت دارند.مقایسه نتایج نشان میدهد که شوکهای نرخ ارز, قیمت نفت, بازار سهام و بودجه دولت به ترتیب بیشترین تاثیر را بر سودآوری بانک دارند. بنابراین استفاده مناسب از صندوق توسعه ملی و حمایت دولت از بازار سهام برای جدب شوک نرخ ارز و قیمت نفت خام و کنترل پیامدهای ناشی از این شوک ها موثر است.
مقاله پژوهشی
اقتصاد رفتاری
حمیدرضا ایزدی
چکیده
نقش و عملکرد تابع مطلوبیت و الگوی مصرف هر جامعهای، نقش برجستهای در دستیابی آن جامعه به توسعه و رفاه داشته زیرا تغییرات آن، تأثیرات قبل توجهی بر رفتار خانوار و دیگر متغیرهای کلان اقتصادی دارد. از این رو بررسی و تحلیل رفتار مصرفی خانوارها از جهت چگونگی تصمیمات، تخصیص کالاها و خدمات مختلف با توجه به تغییر در محدودیت بودجهای ...
بیشتر
نقش و عملکرد تابع مطلوبیت و الگوی مصرف هر جامعهای، نقش برجستهای در دستیابی آن جامعه به توسعه و رفاه داشته زیرا تغییرات آن، تأثیرات قبل توجهی بر رفتار خانوار و دیگر متغیرهای کلان اقتصادی دارد. از این رو بررسی و تحلیل رفتار مصرفی خانوارها از جهت چگونگی تصمیمات، تخصیص کالاها و خدمات مختلف با توجه به تغییر در محدودیت بودجهای خانوار یکی از مباحث مهم و تاثیرگزار در علم اقتصاد و به جهت سیاستگزاری به شمار میرود. یک مدل اقتصاد باز کوچک با بازارهای دارایی ناقص دارای یک حالت پایدار است که این حالت، به موقعیتهای اولیه مدل و پویایی تعادل بستگی دارد که در این مقاله تغییرات متعددی برای مدلهای استاندارد موجود پیشنهاد شده تا بتوان با تحریک و تغییر حالت پایدار، تغییرات مدل را مشاهده نمود. این مقاله یک روش کمی از روشهای جایگزین را نشان داده و سه مدل با مشخصات متفاوت را در نظر میگیرد: (1) مدلی با عامل تنزیل درونزا. (2) مدلی با حق بیمه نرخ بهره کشش بدهی. (3) مدل هزینههای تعدیل پرتفولیو.با توجه به اهمیت این موضوع، این مطالعه با معرفی سه مدل متفاوت فوق به شبیهسازی، بررسی و تبیین رفتار متغیرهای کلان اقتصادی خانوار و آثار شوک اقتصادی با استفاده از دادههای آماری سال 1977 لغایت 2020 در چارچوب یک مدل DSGE میپردازد. نتایج حاکی از آن است با تغییر تابع مطلوبیت واکنش رفتاری متغیر مصرف به شوک ایجاد شده در هر سه مدل شبیه میباشد و تفاوت چشم گیری دیده نمیشود. اما با مقایسه تغییرات متغیر مصرف در سه مدل ارائه شده در این تحقیق میتوان گفت که کمترین نوسانات و بیشترین همبستگی سریالی مربوط به متغیر مصرف در مدل دوم و بیشترین همبستگی بین متغیرهای تولید و مصرف در مدل سوم دیده میشود. این مطالعه به پیوند پیچیده توابع مطلوبیت و رفتار مصرفی خانوار اشاره داشته و بینشهای ارزشمندی را در زمینه زیربنای اقتصاد کلان بهویژه رفتار مصرفی که جوامع مصرفی ما را شکل میدهد، ارائه مینماید.
مقاله پژوهشی
اقتصاد سنجی
اعظم احمدیان
چکیده
این مقاله به بررسی تأثیرات هدفگذاری تورم و هدفگذاری نرخ رشد پول بر ترازنامههای بانکهای ایرانی در دوران همهگیری کووید-19 میپردازد. برای دستیابی به این هدف، مطالعه بر سه هدف کلیدی با استفاده از دادههای سالانه اقتصاد کلان و بخش بانکی از یک کشور در حال توسعه صادرکننده نفت، با بهرهگیری از روش بیزی و مدل تعادل عمومی پویای تصادفی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تأثیرات هدفگذاری تورم و هدفگذاری نرخ رشد پول بر ترازنامههای بانکهای ایرانی در دوران همهگیری کووید-19 میپردازد. برای دستیابی به این هدف، مطالعه بر سه هدف کلیدی با استفاده از دادههای سالانه اقتصاد کلان و بخش بانکی از یک کشور در حال توسعه صادرکننده نفت، با بهرهگیری از روش بیزی و مدل تعادل عمومی پویای تصادفی متمرکز است. اول، تأثیرات اقتصاد کلان و ترازنامهای همهگیری کووید-19 بدون استفاده از سیاستهای هدفگذاری تورم یا هدفگذاری نرخ رشد پول بررسی میشود. دوم، تأثیرات کووید-19 همراه با هدفگذاری تورم تحلیل میشود و سوم، تأثیرات کووید-19 در کنار هدفگذاری نرخ رشد پول مطالعه میشود. شوکهای اصلی بررسی شده در این مقاله شامل شوک کووید-19 ، شوک هدفگذاری تورم و شوک هدفگذاری نرخ رشد پول هستند. برای ارزیابی تأثیر این شوکها بر متغیرهای اقتصاد کلان و ترازنامههای بانکها، از تحلیل تابع واکنش استفاده شده است. یافتههای کلیدی نشان میدهند که اثرات منفی کووید-19 با سیاستهای هدفگذاری تشدید میشود. در طول گسترش همهگیری، استفاده از این استراتژیهای هدفگذاری تولید و سرمایهگذاری را بیشتر از سناریوهای بدون چنین سیاستهایی کاهش میدهد. علاوه بر این، هدفگذاری تورم بهویژه تأثیر بیشتری بر کاهش تولید و سرمایهگذاری نسبت به هدفگذاری نرخ رشد پول دارد. بر اساس این یافتهها، توصیه میشود که بانک مرکزی در نظر بگیرد که هدفگذاری نرخ بهره را در کنار سیاستهای هدفگذاری تورم و نرخ رشد پول به منظور حمایت بهتر از ترازنامههای بانکها و کاهش اثرات منفی بر اقتصاد کلان اجرا کند.
مقاله پژوهشی
اقتصاد پولی
محبوبه خادم نعمت اللهی؛ تیمور محمدی؛ عباس شاکری؛ علی اصغر سالم
چکیده
این مطالعه به بررسی اثرات شوک های تقاضا، عرضه، نرخ ارز و سیاست پولی غیرمتعارف بر تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ ارز و نرخ بهره در ایران می پردازد. با استفاده از روش قید علامت ، قید علامت صفر در کوتاه مدت و قید علامت صفر در بلندمدت در الگوی خودرگرسیونی برداری، ما مدل های سه متغیره و چهارمتغیره با داده های نرخ بهره حقیقی، نرخ ارز واقعی، ...
بیشتر
این مطالعه به بررسی اثرات شوک های تقاضا، عرضه، نرخ ارز و سیاست پولی غیرمتعارف بر تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ ارز و نرخ بهره در ایران می پردازد. با استفاده از روش قید علامت ، قید علامت صفر در کوتاه مدت و قید علامت صفر در بلندمدت در الگوی خودرگرسیونی برداری، ما مدل های سه متغیره و چهارمتغیره با داده های نرخ بهره حقیقی، نرخ ارز واقعی، تولید ناخالص داخلی و تورم با داده ها از فصل اول سال 1340 تا فصل اول سال 1400 برآورد کردیم. بعد از آن، ما با استفاده از روش نمونه گیری مجدد بوت استرپ نشان دادیم که علامت های وضع شده در حلقه های ایجاد شده برآورد می شوند. ما نتیجه گرفتیم که شوک سیاست پولی غیرمتعارف مخصوصا از نوع منفی یعنی شوک سیاست پولی منفی منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی و کاهش در نرخ ارز واقعی می شود در حالی که کاهش در تورم را به همراه دارد. سیاست پولی غیرمتعارف می تواند برای تشویق اقتصاد به کار گرفته شود. روش ترکیبی جدید، مزیت شناسایی شوک های سیاست پولی غیرمتعارف را دارد و می تواند برای شناسایی شوک های اقتصادی دیگر به کار رود. سوال اصلی مقاله این است که آیا شوک سیاست پولی غیرمتعارف با قیود علامتدار و صفر شناسایی می شود و درصدد است که شوک های سیاست پولی غیرمتعارف را با رگرس مجموعه ای از متغیرهای بانک مرکزی شناسایی کند. معرفی این سیاست در کشورهای در حال توسعه مانند ایران برای دستیابی به اهداف تورم و تولید است.
مقاله پژوهشی
مرضیه سادات سجادی؛ رحمان خوش اخلاق؛ سعید صمدی؛ محمد واعظ برزانی
چکیده
با قرارگیری بیت کوین در پرتفوی افراد ضروری است که این دارایی از جنبه های گوناگون مالی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق رابطه بین قیمت بیت کوین ، S&P500 و Nasdaq composite با استفاده از مدل VARمورد ارزیابی قرار گرفته است. چون در مدل های VAR از ضرایب انفرادی نمی توان استنتاج آماری بدست آورد، توابع عکس العمل مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتیجه آن ...
بیشتر
با قرارگیری بیت کوین در پرتفوی افراد ضروری است که این دارایی از جنبه های گوناگون مالی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق رابطه بین قیمت بیت کوین ، S&P500 و Nasdaq composite با استفاده از مدل VARمورد ارزیابی قرار گرفته است. چون در مدل های VAR از ضرایب انفرادی نمی توان استنتاج آماری بدست آورد، توابع عکس العمل مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتیجه آن است که یک واحد شوک انحراف معیار روی Nasdaq Composite اثرات تدریجی افزایشی و یک واحد انحراف معیار S&P500 اثر کاهشی منفی بر روی قیمت بیت کوین دارد. ولی یک واحد شوک انحراف معیار قیمت بیت کوین بر روی S&P500 و Nasdaq Composite اثری ندارد. مضافا با انجام آزمون علیت گرنجر S&p500 و Nasdaq Composite باعث تغییرات قیمت بیت کوین می شوند اما عکس آن درست نیست. با توجه به نتایج آماری فوق S&P500 و Nasdaq Composite و متغیرهای دامی مورد نیاز علت تغییرات آماری قیمت بیت کوین تشخیص داده شده و با استفاده از مدل ARDL مورد ارزیابی رگرسیونی قرار گرفته اند. ضریب تعدیل کوتاه مدت به بلندمدت تخمینی مدل ECM، 009/- بوده و موثر می باشد. قدرت توضیحی کل مدل 99 درصد است. چون تست های نرمال بودن و عدم ناهمسانی واریانس مورد تایید قرار نگرفته اند، با توجه به توانایی روش تخمین Robust در تعدیل این شرایط، این روش برای رگرسیون مدل ARDL مورد استفاده قرار گرفت. قدرت توضیحی این مدل بین 64 و 99 درصد است.